آقای رعد

آقای رعد

روزنوشت هایی برای تمرین نویسندگی و عادت به آن
آقای رعد

آقای رعد

روزنوشت هایی برای تمرین نویسندگی و عادت به آن

علیه آمار

سلام و عرض ادب

تنبل و کم کار شدم، هر چیزی بگویید حق دارید 

بازی ایران و ژاپن را از منزل دوستی تماشا کردم که اصلاً اهل فوتبال نیست. او روی مبل نشست، دراز کشید، خوابید! و گهگاهی با بلند شدن صدای گزارشگر بازی، محمدرضا احمدی، یک چشمش را باز کرد و نگاهی انداخت؛ خواهر زاده ی 6 ساله ی او اما، بسیار علاقه مند و در مقایسه با شش سالگی اینجانب خیلی بیشتر از فوتبال سر در می آورد.

بعد از بازی ایران و سوریه در مرحله ی قبلی مسابقات، سایت ورزش 3 مطلبی کوتاه ولی بسیار تأمل برانگیز درباره تقابل های قبلی ایران و ژاپن منتشر کرد. آماری که روی کاغذ شانس ما برای صعود را بسیار کم رنگ می کرد :

1. در مقابل سوریه بسیار موقعیت هدر دادیم

2. در مقابل سوریه که تیم ضعیف تری بود، خوب بازی نکردیم.

3. مهم ترین بازیکن تیم با خطایی ناشیانه از مسابقه ی بعدی (ژاپن) محروم شد.

4. ما به زور و فشار بالای فیزیکی و روانی 120 دقیقه مبارزه کردیم و نسبت به ژاپن خسته تر به مسابقه رسیدیم.

5. زمان ما برای تمرین، آنالیز و ریکاوری یک روز کمتر از ژاپن بود.

6. ژاپن 4 بار سابقه قهرمانی آسیا را داشت (رکورد دار از این حیث)

7. در طی چهار مسابقه قبلی در برابر این تیم، در قالب این مسابقات، ما 2 تساوی و 2 باخت کسب کردیم!

8. در طی این 4 مسابقه قبلی، ما هرگز نتوانستیم گلی به ژاپن بزنیم!؟


خب با این دلایل هر عقل سالمی شانس بسیار پایینی برای تیم ما قائل خواهد بود، اما با اینکه ابتدا یک گل هم دریافت کردیم به بازی برگشتیم و در نیمه ی دوم انصافا نمایشی عالی و برتر هم ارائه دادیم و مزد بازی خوب را هم گرفتیم ...


گاهی اوقات اتفاقات طوری رقم می خورند که کمتر کسی انتظار آن را دارد؛ این شانس است؟ تقدیر است؟ خواست خداست یا چی؟

نظر شما چیست؟

نظرات 9 + ارسال نظر
قره بالا دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت 23:21

من که از فوتبال چیزی نمی‌دونم
خوشمم نمیاد
فقط اومدم سلام بدم و بگم واقعا نمیشه در برابر مقدرات الهی ایستاد

سلام علیکم
لطف کردین

خانوم ف دوشنبه 16 بهمن 1402 ساعت 23:32 http://khanomef.blogsky.com

نظر خاصی ندارم جز این که نیمه دوم انگار فشنگ زدن زیر باسن بازیکنا

سلام
وااااای چه باحال
تا باشه از این فشنگ ها

ماهش سه‌شنبه 17 بهمن 1402 ساعت 17:38 http://badeyedel.blogsky.com

سلام و درود
والا باید دید در رختکن بازیکنان و مربیان چه عهدی با خود و خدایشان بستند چون خیلی هایشان بعد از پایان بازی سجده می کردند!

سلام و درود بک
بله، گویا زد و بندی کردن

فاضله سه‌شنبه 17 بهمن 1402 ساعت 18:14 http://golneveshteshgh.blogsky.com

وقتی تلاش کنی دلت صاف باشه خدا کمک میکنه همیشه همه چی یکنواخت نیست

سلام
احسنت
مرسی

گیل‌پیشی چهارشنبه 18 بهمن 1402 ساعت 21:12 http://Www.temmuz.blogsky.com

سلام بر مهندس کم‌پیدا. خوبید؟
حیف به نهایی نرسیدیم.

سلام بر شما
متشکرم خانم مهندس
امیدوارم شما هم خوب باشین
بله، حیف شد ...

سمیرا پنج‌شنبه 19 بهمن 1402 ساعت 03:08

سلام عیدتون مبارک و خوش اومدین من هم به اختیار و هم به تقدیر اعتقاد دارم. وقتی قرار باشه اتفاقی نیفته شما اگه از صد، حتی صد و بیست هم بذارید نمیشه. فکر می کنم، خیلی عوامل در رخ دادن یه اتفاق سهیم هستن که اراده ما فقط یکی از اونهاست، که البته خواست خدا از همه شون مهم تره. ما اختیار داریم توی انجام کارهامون به درستی یا غلط، اختیار داریم در انتخاب انجامِ کار درست و یا اشتباه ولی به نتیجه احاطه کامل نداریم. ولی اختیار ما روی نتیجه به عنوان یه عامل مهم تاثیرگزار میتونه باشه ولی صد در صد نیست اصلا، یه عامل هست فقط از نظر من. پیروزی من ممکنه شکست یه نفر دیگه باشه و هر دو نفرمون هم، اراده و اختیار داریم و خدا، خدای هردومون هست. خدا مارو از ازل تا ابد میشناسه، عملکرد و تلاشمون رو میدونه و نتیجه رو تا آخر ماجرا می بینه، واسه همین میگم اختیار تاثیرگزار هست ولی همش نیست واسه خدا درستی اعمالمون و چگونگی استفاده از اختیارمون مهمه، ولی برای ما بیشتر نتیجه مادی مهمه، البته این نظر منه

سلام
متشکرم، بر شما هم مبارک

خیلی خوب گفتین
در همین لحظه درگیر یه مسئله ای هستم، بین رضا و توکل و تسلیم و سرنوشت و اراده گیر کردم

سمیرا پنج‌شنبه 19 بهمن 1402 ساعت 15:25

من نظرم اینه که تمام تلاشتون رو برای انجام کار درست بکنید ولی با خدا صحبت کنید و ازش بخواهید اگه خیر و خوبه اتفاق بیفته و اگه هم قراره اتفاق نیفته، صبر تحملش رو به شما بده و درنهایت تسلیم خواست خدا باشید و بهش اعتماد کامل داشته باشید. من شخصا بوده که از صمیم قلب مایل بودم که اتفاق های متعدد فرخنده ای برام رخ بده و برای همشون هم تمام تلاشمو در حد توانم انجام دادم ولی همیشه به خدا هم گفتم اگه خیر من هست صورت بگیره و راضی به رضای خدا هستم. اون اتفاق های فرخنده صورت نگرفتن و با گذشت سالها بابت رخ ندادنشون از صمیم قلبم هزاران بار از خدا سپاسگزاری کردم. البته بگم در طی سالها بابت همین اتفاق نیفتادن ها خیلی رنج هم کشیدم ولی درنهایت از سپردن کارم به خدا ضرر نکردم آقای رعد عزیزم از خدا میخوام بهترین هارو براتون رقم بزنه و مطمئنم که کاملا حواسش بهتون هست شما فقط کار درست رو انجام بدید و بقیه رو بسپرید به خدا

ممنونم
حتما یه مطلب در این باره مینویسم ...
خیلی قشنگ بود
لطف کردین که با مشغله هاتون این همه تایپ کردین

سمیرا پنج‌شنبه 19 بهمن 1402 ساعت 22:57

عزیزین

متشکرم

سید محسن دوشنبه 7 اسفند 1402 ساعت 21:30

*وقتی قرار است با تمامیت نفس مان بمیریم.پس چرا با تمامیت آن زندگی نکنیم؟

احسنت، احسنت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد