آقای رعد

حالا که همه نویسنده شدن منم بازی!

آقای رعد

حالا که همه نویسنده شدن منم بازی!

8) امروز عصر

فواید و عواید پیاده روی که بر کسی پوشیده نیست. اما اگر کسی شک دارد به خانم دکتر مراجعه کرده و شبهات خود را استفتاء کند. امروز عصر به قصد پیاده روی از منزل خارج شدم، شهر ما خیلی شلوغ نیست، در اکثر جاها هم معابر پیاده ی خوبی دارد، البته هر چند متر چاله و کنده کاری هست، ولی با این حال من که راضی هستم. همچنین شهردارهای قدیمی علاقه عجیبی به کاشت انواع درخت توت داشتند! حالا یا کل ملت از درخت ها آویزان شدند یا کف کفش آدم چسبونکی! میشود؛ اگر بخواهی به زیر پایت توجه کنی همش باید یا لی لی کنی یا پاورچین حرکت کنی. خلاصه یک تپه ی سالم توی این شهر نمانده که ... 

وقتی بچه ها از مدرسه تعطیل می شوند تجمع کلونی وار مردم در اطراف درخت ها دیدنی است. کیف ها رو انداختند روی زمین و مثل گربه از درخت بالا رفتند؛ بعضی ها همان بالا می خورند؛ بعضی نایلون آوردند و به فکر خانواده هم هستند؛ ولی بعضی ها همان پایین، در تنبل ترین حالت ممکن دهان را به اندازه ی تمساح باز کردند و حاصل تکان دادن های بقیه که لای شاخه ها در تلاش و تقلا هستند را بی زحمت نوش جان می کنند. اما حماسی ترین سکانس تعلق می گیرد به آن خانم مسنّی که چادر به کمر از درخت بالا رفت تا نشان دهد که سن فقط یک عدد است ...

نظرات 7 + ارسال نظر
نگار سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1402 ساعت 03:04 https://zanekhoshbakht.blogsky.com/

چقدر قشنگ توصیف کردی. دلم یه همچین فضایی رو خواست.
می گم فکر کنم درخت توت استعداد خودرویی هم داره. چون تقریبا هر جا بری حتی جاهای خیلی پرت هم در میاد.

خیلی ممنونم
اطلاع ندارم خودرو هست یا نه

عمه اقدس الملوک سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1402 ساعت 05:20 https://amehkhanoom.blogsky.com

سمت ما پدرخانواده بالای درخته، بقیه با پارچه پایین درخت تا جمع کننداما خب من خودم در حرکتی حماسی رفتم پای درخت، ولی بخاطر خشکسالی شکرخدا توتها آب نداشتیعنی توت اندازه یک بندانگشت، از دور دل را آب میکرد میرفتی بچینی خشک و چغر و بدرد نخور

عجب، پس آبدار نیست!
اینجا توت سیاه هم هست ...

بانوی کویر سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1402 ساعت 05:37 https://banooyekavir.blogsky.com/

کاش بجای توت ، درخت میوه های دیگه هم می کاشتند ، ویتامین بدن ملت شاید تامین میشد

چی بگم، نمیدانم چه میشود کاشت که عواقبی نداشته باشد

گیل‌پیشی سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1402 ساعت 07:23 https://temmuz.blogsky.com/

جا داره پست آخرم رو اینجا کپی کنم که از یه کانال تلگرام کپیش کردم، با نمک بود:

‏کاش هم‌وطنامون یه ذره فرهنگ شهرنشینی داشتن و از هر درخت توتی که توی خیابون می‌دیدن آویزون نمی‌شدن.
متاسفانه این سومین درختیه که رفتم بالاش ولی دریغ از یه دونه توتِ باقی‌مونده.

چه باحال

نسیم سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1402 ساعت 10:17

ممنونم که مطالعه کردید

قره بالا سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1402 ساعت 16:04 http://Www.eccedentesiast33.blogsky.Com

اون از صبح با اون پست گیل پیشی که اینجا هم براتون نوشته
اینم از الان با این پست توتی شما

کلی با تصور خانم چادری بالارونده از درخت خندیدم
مرسی

خواهش میکنم خانم
خیلی خوشحال شدم خنده دار بوده

دیدار بیدار سه‌شنبه 19 اردیبهشت 1402 ساعت 20:50 http://Maserman.Blogsky. Com

ما یه خیابون پیدا کردیم پر توت سیاه
با مامان توت می کنیم. خیلی خوش می گذره
کاش گوجه سبزم می کاشتن توی خیابون یا گیلاس و البالو

هههه
چه خوش اشتها
نوش جان

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد